بزرگترین درس های زندگی (2)
مطالب زیر از کتاب «بزرگترین درس های زندگی» اثر «هال اربن» ترجمه شده توسط «مهدی قراچه داغی» برگرفته شده است. امیدوارم که این مطالب براتون مفید واقع بشه
مطالب زیر از کتاب «بزرگترین درس های زندگی» اثر «هال اربن» ترجمه شده توسط «مهدی قراچه داغی» برگرفته شده است. امیدوارم که این مطالب براتون مفید واقع بشه
درس دوم: زندگی دشوار است ... و همیشه منصفانه هم نیست
یکی از ارزشمندترین درسهای زندگی
زندگی همیشه به شکلی که ما دوست داریم عمل نمیکند. اگر میتوانستیم راه خودمان را برویم، کار سادهتر میشد، احساس انصاف بیشتری میکردیم و تفریح و لذت بیشتری هم میداشتیم. متاسفانه زندگی همیشه اینگونه نیست بایستی
با واقعیت روبرو شویم. اما واقعیت هم آزموگار بزرگی است. به ما کمک میکند تا بیاموزیم، هرچند این فراگیری اغلب آرام و دردناک است. اما اینها برخی از ارزشمند ترین درسهای زندگی هستند. یکی از این درسهای ارزشمند را میتوان در قالب جملهای بیان کرد: دنیا خود را وقف شاد کردن ما نمیکند.
زندگی دشوار است
اشکال بسیاری از مردم، صرفنظر از سن و سال آنها، این است که یا نمیفهمند و یا این حقیقت را قبول ندارند که زندگی با کمی سختی همراه است. از این رو به جای اینکه خود را با مشکلات تطبیق دهند به جنگ با این مشکلات میروند و مرتب غرولند و شکایت میکنند. وقتی این حقیقت را بپذیریم که زندگی دشوار است، شروع به رشد کردن میکنیم. کمکم متوجه میشویم که هر مسئله خود فرصتی مطلوب است.کمکم با پذیرش چالشها، آنها را به عنوان
آزمون کننده شخصیت و منش مورد استقبال قرار میدهیم
باید توجه داشت که جامعه همه روزه ما را با پیامهایی درست عکس این موضوع بمباران میکند. با فشار یک دکمه میتوانیم غذایمان را بپزیم، ظرفهایمان را بشوییم، صورتحسابمان را بپردازیم و ... . این آگهیها را میبینیم زیرا دستاندرکاران بازاریابی و تبلیغات با رفتار انسان آشنایی کامل دارند. آنها میدانند که اغلب مردم زندگی سخت را قبول ندارند و مترصد
چیزهای ساده و سهل الوصول هستند و همیشه منصفانه هم نیست چرا من؟ این احتمالا دردناکترین حقیقتی است که باید بیاموزیم و قبول کنیم. حوادث بد البته برای مردمان خوب هم اتفاق میافتد. گاه برای دیگران، گاه برای ما و اغلب به نظر میرسد که این حوادث برای کسانی روی میدهد که کمتر از همه شایسته و سزاوار آن هستند. این موضوع برای اتفاقات
خوب هم صادق است. آفتاب و باران نیز، هم برای مردمان خوب و هم مردمان شر وجود دارد. بی جهت نیست میگوییم منصفانه نیست. رنج و تالم امر ناچار است اما فلاکت و به حالت نزار درآمدن اختیاری و انتخابی است
شجاعت همه روزه
بعضیها شرطی هستند و تحت تاثیر شرایط بیرونی شکل میگیرند. وقتی همه چیز به خیر و خوشی است، آنها به عرش میرسند و وقتی شرایط بد است، آنها از هم فرو میباشند. ایستادن در برابر برخی واقعیتهای زندگی مستلزم تغییر است این تغییر نیاز به شجاعت دارد. شجاعتی که همه روزه چیزی مثبت و معنی دار درباره زندگی و خودمان پیدا کنیم. دوست داشتن زندگی شاید بالاترین شکل شجاع بودن است.
سخن پایانی
خداوندا، به من آرامشی عطا فرما تا آنچه توان تغییر دادنش را ندارم بپذیرم؛
خداوندا، به من شجاعتی بده تا آنچه را میتوانم تغییر دهم؛
خداوندا، به من درایتی عطا فرما تا تفاوت این دو را از هم تمیز دهم
[ بازدید : 107 ] [ امتیاز : 0 ] [ امتیاز شما : ]